آموزش دختران پیش از مدارس مدرن
آموزش دختران در مکتب خانه های قدیم | در روزگار که مدارس امروزی رواج نداشت، زمانی که بچه ها توانایی انجام کارهای شخصی خود را بدست می آورد به منظور آشنایی با علوم دینی و خواندن و نوشتن راهی مکتبخانه می شدند. و هر روز از صبح تا غروب را در آنجا می گذراندن تا به ضرب و زور چوب و فلک چند خطی خواندن و نوشتن بیاموزند.
هر روز صبح پس از صرف صبحانه راهی مکتب می شدند. مکتبخانه ها غالبا اتاقی بزرگ بودند در گوشه مسجد، حجره و یا خانه مکتب دارو ظاهر آنها ساده بوده و فضای آن اغلب با حصیر نمد و یا گلیم های فرسوده و کهنه، چند میز کوتاه برای دانش آموزان و تشکچه هایی از جنس گلیم، گونی و جاجیم بود که هر دانش آموز برای خود از خانه می آورد. مکتب دارهای مرد را میرزا، ملا و یا ملاباشی و مکتب دارهای زن را ملاباجی می گقتند.
مکتبخانه های غیر انتفاعی
در آن زمان اعیان و اشراف فرزندان خود را به جای رفتن به مکتبخانه های عمومی و نشستن در کلاس های شلوغ، تبعیض و چوب و فلک در خانه می نشستند و این ملاباشی بود مه با دریافت نمودن مبلغی بابت آموزش به صورت خصوصی به آنها تدریس می نمود.
در این مکتبخانه ها فرزندان کلفت ها و خدمه اجازه ورود و تحصیل را نداشتند زیرا در آن زمان باور بر این بود که بچه های خدمه و کلفت ها به خاطر نداشتن تربیت درست اخلاق فرزاندانشان را خراب می نمایند. از این رو اعیان و اشراف برای فرزندان خود در خانه مکتبخانه برپا می نمودند. اما اگر امکان برپا نمودن مکتبخانه در خانه خود را نداشتند با کسب اجازه از بزرگتر خانواده فرزندان خود را با پرداخت نمودن شهریه ماهیانه راهی مکتبخانه خصوصی یکی از خانواده های اعیان می نمودند.
آموزش دختران در مکتب خانه های قدیم
رفتن به مکتبخانه و درس خواندن تنها برای فرزندان پسر خانواده نبود بلکه دخترها نیز می توانستند بر اساس قاعده و عرف آن زمان با رعایت نمودن موازین شرعی به مکتبخانه بروند.
آنها هر روز صبح وسایل خود را برداشته و همراه با پدر و یا برادر خود به مکتب خانه رفته و پای درس ملاباجی می نشستند. به منظور آنکه نامحرم وارد مکتبخانه نشود درب مکتبخانه دخترانه بسته بود. دخترها در مکتبخانه چادر و روبنده خود را برداشته و چادر نماز به سر می کردند. هر دختری یک تکه گونی را به عنوان زیرانداز همراه خود داشت که بر روی آن می نشست و درس را فرا می گرفت.
قرآن مهمترین کتاب درس مکتب خانه بود، خیاطی و دوخت و دوز و آموزه هایی که برای زندگی یک دختر نیاز باشد از مهمترین موضوعات و مباحث آموزشی مکتبخانه زنانه بشمار می آمد.
بخش جالب این بود که دخترها اجازه خواندن داشتند اما اجازه نوشتن برای آنها زشت و ناپسند به حساب می آمد و بر این باور بودند که دختر که مشق بلد باشد کاغذ پرانی می کند. بدان معنای که نامه عاشقانه می نویسد. البته برخی اشراف هم خط خوش را هنر دختران خود می دانستند و به منظور تحصیل و خواندن و نوشتن آنها را به معلم های قابل اعتماد می سپردند.
شیوه آموزش
برای ورود به مکتبخانه دارای شرایط نیاز نبود هر زمان که بچه ها از پس انجام امور شخصی خود بر می آمدند، می توانستند در کلاس درس حاضر شوند.
نخستین درس دانش آموزان ” سه پاره ” بود. این کتاب شامل حروف الفبا و سوره های کوچک قرآن می بود. بدون هیچگونه مقدمه و پیش فرضی از کلمات بر روی تخته سیاه، دانش آموز می بایست حروف را می شناخت و تلفظ می نمود. آشنایی با حروف ابجد، کتاب های گلستان و بوستان سعدی، دیوان حافظ، تاریخ وصاف، جامع عباسی، نصاب الصبیان فراهی از کتاب های آموزشی پس از ” سه پاره ” و ” عم جزء ” بوده که دانش آموز باید آن ها را فرا می گرفت.
رایج ترین ابزار تنبیه چوب و فلک بود. ترکه های انار و یا آلبالو که بنابر میزان غفلت و خطای دانش آموز از آن ها استفاده می شد تا درس عبرتی برای دیگران باشد. پاهای دانش آموز را به فلک می بستند دو نفر دو سر چوب را گرفته و فراش و یا ملاباجی با ترکه بر کف پاهای برهنه دانش آموز می زد و التماس های دانش آموز تاثیری نداشت.
پلاک مد دنیای شیرین مد …